داستان راستان-رسول اکرم و دو حلقه جمعیت

داستان راستان-رسول اکرم و دو حلقه جمعیت

(مسجد مدینه در صدر اسلام تنها براي اداي فریضه نماز نبود،بلکه مرکز جنب و جوش و فعالیتهاي دینی و اجتماعی مسلمانان
همان مسجد بود.هر وقت لازم می شد اجتماعی صورت بگیرد مردم را به حضور در مسجد دعوت می کردند،و مردم از هر خبر
مهمی در آنجا آگاه می شدند و هر تصمیم جدیدي گرفته می شد در آنجا به مردم اعلام می شد.مسلمانان تا در مکه بودند از هر
گونه آزادي و فعالیت اجتماعی محروم بودند،نه می توانستند اعمال و فرائض مذهبی خود را آزادانه انجام دهند و نه م یتوانستند
تعلیمات دینی خود را آزادانه فرا گیرند.این وضع ادامه داشت تا وقتی که اسلام در نقطه حساس دیگري از عربستان نفوذ کرد که
یعنی شهر پیغمبر معروف شد. پیغمبر اکرم بنا به پیشنهاد مردم آن شهر و طبق « مدینۀ النبی » بود و بعدها به نام « یثرب » نامش
عهد و پیمانی که آنها با آن حضرت بستند، به این شهر هجرت فرمود.سایر مسلمانان نیز تدریجا به این شهر هجرت کردند.آزادي
فعالیت مسلمانان نیز از این وقت آغاز شد.اولین کاري که رسول اکرم بعد از مهاجرت به این شهر کرد، این بود که زمینی را در
نظر گرفت و با کمک یاران و اصحاب این مسجد را در آنجا ساخته) شد،چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده
بود و هر دسته اي حلقه اي تشکیل داده سر گرم کاري بودند.یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به تعلیم و تعلم و یاد
دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند.هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد.به کسانی که همراهش بودند
لکن من براي تعلیم و دانا » : آنگاه جمله اي اضافه کرد «. این هر دو دسته کار نیک می کنند و بر خیر و سعادتند » : رو کرد و فرمود
پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت و در حلقه آنها نشست. «. کردن فرستاده شده





:: موضوعات مرتبط: کتاب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
تاریخ : پنج شنبه 1 مرداد 1394
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: